Donnerstag, 6. September 2012

گردش های پنهانی

گردش های پنهانی



گردش های پنهانی

...
۱

همة پروانگانِ عاشق گردِ ساعتِ شنی

بند کفشم را می بندم

و با سرعت

در سایة لاک پشتی پنهان می شوم

*

۲

دُم می پیچانم بر شاخه یی

از این به آن ...

هنوز عشق غریزی ست

و آفتاب غریزی ست

*

۳

ورقی کاغذ سپید

سپیدتر از سپیدیِ سپید حتا.

حرف همین است
 



و فرو می ریزد

و فرو می ریزد




آبشاری تنها

که فرو می ریزد

...
بر نمی خیزد

و فر و می ریزد

و فرو می ریزد

و فرو می ریزد

و...