گردش های پنهانی
گردش های پنهانی
...
۱
همة پروانگانِ عاشق گردِ ساعتِ شنی
بند کفشم را می بندم
و با سرعت
در سایة لاک پشتی پنهان می شوم
*
۲
دُم می پیچانم بر شاخه یی
از این به آن ...
هنوز عشق غریزی ست
و آفتاب غریزی ست
*
۳
ورقی کاغذ سپید
سپیدتر از سپیدیِ سپید حتا.
حرف همین است