بر ايوان
بر ايوان
از« مویه های ۶۷»
*
...
دهل زنان بر بام شدند
سايه در ساية هم
بر بلندی ها و آفاق
عشق را گوشواری کردند و گذشتند
و کودکان به ياد نياوردند
آن قلندرانِ سادة بی برگ و بار را
که مثل آزادی زيبا بودند
و مثلِ شب
تنها
از آنان
تنها پرهيبی بر ايوان مانده است
نه پرچمی که فرودش آورد
نه صخره يی
که منفجرش کرد
تنها پرهيبی
نابردبار و گم
بر ايوان
□
دهل زنان بر باد شدند
از« مویه های ۶۷»
*
...
دهل زنان بر بام شدند
سايه در ساية هم
بر بلندی ها و آفاق
عشق را گوشواری کردند و گذشتند
و کودکان به ياد نياوردند
آن قلندرانِ سادة بی برگ و بار را
که مثل آزادی زيبا بودند
و مثلِ شب
تنها
از آنان
تنها پرهيبی بر ايوان مانده است
نه پرچمی که فرودش آورد
نه صخره يی
که منفجرش کرد
تنها پرهيبی
نابردبار و گم
بر ايوان
□
دهل زنان بر باد شدند
مهر 67
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen