اسبان و ماه
*
اسبان و ماه
*
...
ماهِ ابریشمی پشت بارانِ بوسه ست
شب که تنگ است میدان
درنگ است
اسبها ماه را مست کردند
اسب ها ماه را تا نُکِ تپه بردند
ماه می رفت و اسبان/
که رفتند
دست بردم در آیینِ باران
دست بارید در سایة دست
اسب بارید در سایة اسب
پشت این بوسه باران
سیبِ سرخِ تو و دستِ پنهان
*
از دفتر : از ریلِ روبرو
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen