Sonntag, 26. Dezember 2010

در کلافِ دستِ مرده


در کلافِ دستِ مرده

...

دستِ مرده
روی دست من چه می کند؟

سایة قلم که نیست
دستِ مرده است
روی دست من چه می کند؟

در کلافِ دستِ مرده
من چه می کنم؟

نامه یی ست
روزنامه یی
کلاغِ کاهلی

دست مرده خود شناسنامه یی ست

پرده در هزار پرده می زنم

غرقه نیستم
نفس نفس در انتظارِ ساحلی

خود نه ساحلم مگر؟
خود نه خاک
خود نه منزلم مگر؟

سایة قلم که نیست
دست مرده است
روی دست من چه می کند؟

در کلافِ دستِ مرده
من چه می کنم؟


دسامبر ۹۶
از کتاب باران و شیروانی

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen