Sonntag, 26. Dezember 2010

چه قاه قاهی


چه قاه قاهی

...

پرسة نزدیک
گردِ سایة گردوبُن

باز که می گردی
ریشه
در زمینِ کهن داری
و سایه
بر سرِِ من

و می رود
که سالی دو سالی
بگذرد از من
که وقت می گذرانم
بر این زمین


چه قاه قاهی می شنوم
هر شب





Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen