Donnerstag, 4. August 2011

چشمان قربانی

چشمان قربانی

چشمان قربانی
شعری از کاظم کردوانی

در سالروز جان باختن ندا برای ندا و ندا ها ، سهراب و سهراب ها



دو چشم قربانی
تلخ
مات
خیره ماندند
به آسمان
ژولیده
از خون سیاوش
تب دار زمین گلگون

لرزیدن گرفت
قمری خونین گلو
به کلاغ
سجده برد
کلاغ صیحه زد
کفتر چاهی
دانه فروهِشت
جغد شکسته پای
درویرانة کاخ
پناه گرفت
با بی فروغان چشمان
لرزان

٣٠ خرداد
--------------
می گویند پریرو تاب مستوری ندارد. . کاظم کردوانی هم گاهی به ضرورت شعری می نویسد، و ناگزیر در اختیار دوستان می گذارد. کاظم همیشه می گوید نسل ما ( نسل او و من ) نسلی ست که همیشه با شعر سر و کار داشته، و در واقع نسل شعر است. با شعرهای بزرگانی چون شاملو و اخوان و فروغ و نیما پا به عرصه گذاشته، و هنوز کم و بیش در همین حال و هواست. این بار در سالروز جان باختن ندا و سهراب و دیگر پیشاهنگان جنبش اخیر در ایران کاظم زبان به شعر گشوده، و چه تلخ ...

جلال سرفراز
 
 
 

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen