Donnerstag, 4. August 2011

چشم از تناب و تناب از تب

چشم از تناب و تناب از تب


چشم از تناب و تناب از تب

و واژه های دوان
...
بی نگاه
روی بادکنک ها

پهلو بگیر شاعر

ختِ ختای انگشت روی واژه ی قربانی
دو پاسبان و دو پرونده
در دو سوی سخن

چه شرمساریِ بیهوده یی
که هیچ
معنایی نمی گیر
الا
با همه

---------
از کتاب با همه ی ابرهای ممکن
در آستانه ی انتشار

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen